linon
لینو، نوعی پارچه بافته شده از الیاف کتان که به دلیل دوام و قدرتش شناخته میشود.
linonophobia
لینو فوبیا، ترسی غیرمنطقی و ناتوانکننده از پارچههای کتان و محصولات بافته شده از کتان است.
linopteris
لینوپتریس، جنسی از سرخسها که در طبیعت در مناطق مرطوب رشد میکند و دارای برگهای معطر است.
linotyped
لینو تایپ شده به معنای اینکه متون به شیوهای خاص با استفاده از دستگاههای قدیمی چاپ ایجاد شدهاند.
linotyper
لینو تایپر، دستگاهی در صنعت چاپ که به تولید قالبهای چاپی میپردازد و به روند چاپ کمک میکند.
linotyping
لینو تایپینگ به روشی برای تولید سریع متون چاپی اشاره دارد که شامل ریختن حروف در قالبهای فلزی است.
linotypist
لیوتیپیست به فردی اطلاق میشود که از دستگاه لیوتیپ برای تولید انواع چاپی استفاده میکند.
linous
لینوئوس به ویژگی یا خاصیتی اشاره دارد که به الیاف نرم و لطیف مربوط میشود.
linoxin
لینوکسین یک ترکیب شیمیایی است که عمدتاً در صنعت کاربرد دارد.
linoxyn
لینوکسین مادهای است که در تحقیقات پزشکی و دارویی شناخته شده است.
linpin
لینپین ابزاری کاربردی در صنایع دستی است که برای ثابت نگه داشتن اجزا در فرآیند کار استفاده میشود.
linquish
لیکوئیش به معنی رها کردن یا دست کشیدن از چیزی است.
lins
لین: نوعی ماهی کوچک و ظریف که عمدتاً در آبهای شیرین زندگی میکند.
linsey
لینزی: نوعی پارچه نرم که معمولاً از مخلوط پنبه و کتان تهیه میشود.
linseys
لینزیها: پارچههای نرم و باکیفیت که معمولاً برای طراحی لباسها استفاده میشوند.
linteling
لنتلینگ: فرایند یا تکنیک خاصی در تولید پارچهها.
lintelling
لنتلینگ: هنری مرتبط با دوخت و دوز لباسها با جزئیات خاص.
linten
لینتن: عمل گردگیری یا پاک کردن پارچه از پرز و کثیفی.
lintern
چراغ قوه، وسیلهای قابل حمل برای تولید نور به وسیله باتری یا انرژی دیگر در شرایط کمنور.
linty
پراز پرز، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن سطح یک پارچه یا لباس با پرز یا پود پوشیده شده است.
lintier
بیشتر پرزدار، اشاره به پارچهای دارد که پرز بیشتری نسبت به پارچههای دیگر دارد.
lintiest
پرزدارترین، به حالت یا وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک پارچه بیشترین مقدار پرز را دارد.
lintless
بدون پرز، به پارچهای اطلاق میشود که هیچ نوع پرز یا الیاف اضافی بر روی آن وجود ندارد.
lintol
لینتول، نوعی تیرک یا سازه افقی است که معمولاً بالای در یا پنجره نصب میشود تا بار را تحمل کند.
lintols
لینتول، سازهٔ افقی که وزن بالای آن را تحمل کرده و در درگاهها و پنجرهها به کار میرود.
lintonite
لینتونیت، نوعی کانی که معمولاً در مکانهای خاص زمینشناسی یافت میشود و اطلاعاتی دربارهٔ ساختار زمین فراهم میکند.
lints
نمد، الیاف ریزی که معمولاً بر روی پارچهها و لباسها به شکل پودر یا تکههای کوچک قابل مشاهده است.
lintseed
لینتتخمه، دانه گیاه کتان است که کاربردهای زیادی دارد، از جمله استخراج روغن.
lintwhite
لینتسفید، رنگی که به نور و سایههای بسیار روشن و نزدیک به سفید اشاره دارد.
linum
لینم، سردهای از گیاهان است که شامل کتان میشود و دارای کاربردهای فراوانی در کشاورزی و صنعت است.
linums
لینومها، یک نوع گیاه از خانواده کتان هستند که معمولاً برای زیبایی گلهایشان در باغها کشت میشوند.
linus
لینوس، یک نام شخصی است که میتواند به افراد مختلف نسبت داده شود.
linwood
لینوود، نام یک شهر یا مکان خاص است که میتواند برای تفریح یا اقامت مورد استفاده قرار گیرد.
lynxlike
لینکسمانند، به معنای داشتن ویژگیها یا ظاهری شبیه به حیوان لینکس است.
lyocratic
لیکراتیک، به سیستمی اشاره دارد که در آن به ابراز فردی و نظرات شخصی اهمیت داده میشود.
liodermia
لیودرمیا، یک شرایط نادر پزشکی است که بر بافتهای پوستی تأثیر میگذارد.
lyolysis
لیولیز به معنای تجزیه یا شکست مواد خاصی در بدن میباشد.
lyolytic
لیولیتیک به آنزیمها یا فرآیندهایی گفته میشود که به تجزیه مواد کمک میکنند.
lyomeri
لیومری به ساختارهای خاص در سلولها اشاره دارد.
lyomerous
لیومرous به ویژگیهای خاصی در سلولها اشاره دارد.