macroprocessor
پردازنده‌ای با قدرت و ظرفیت بالا برای پردازش داده‌های کلان.
macroprosopia
ماکروپراسوپی به معنای بزرگ بودن صورت و یک اختلال نادر است.
macropsy
ماکروپسی به معنای توهم بصری است که در آن اندازه اجسام بزرگ‌تر از واقعیت به نظر می‌رسند.
macropsia
ماکروپسیا به معنای بزرگ بودن اشیا در حواس فرد و توهم دیداری است.
macropteran
ماکروپتروان به موجوداتی اطلاق می‌شود که بال‌های بلندی دارند.
macroptery
ماکروپتری به معنای افزایش اندازه بال‌ها در موجودات پرنده است.
macropterous
ماکروپتروس به موجوداتی گفته می‌شود که دارای بال‌ها یا باله‌های بزرگ هستند.
macroptic
ماکروپتیک به ویژگی‌ها یا قابلیت‌های لنزهای دوربین اشاره دارد که باعث تمرکز بر جزئیات در فاصله نزدیک می‌شود.
macropus
ماکروپوس یک جنس از پستانداران است که کانگوروها و والابی‌ها را در بر می‌گیرد.
macroreaction
ماکروواکنش به تغییرات شیمیایی بزرگ و تأثیرات آن در مقیاس وسیع اشاره دارد.
macrorhamphosidae
ماکروهامفوساید خانواده‌ای از ماهی‌ها با بدن‌های باریک و بلند است که معمولاً در آب‌های شور یافت می‌شود.
macrorhamphosus
ماکروهامفوسوس به جنس ماهی‌های سوزنی اشاره دارد که در محیط‌های دریایی زندگی می‌کنند و قابل مشاهده هستند.
macrorhinia
ماکروهینیا به نوعی از ارگانیسم‌های خاص اشاره دارد که ممکن است در زیست‌شناسی یا دامپزشکی مورد بررسی قرار گیرند.
macrorhinus
ماکراریو یک نوع پستاندار دریایی بزرگ است که در آب زندگی می‌کند.
macroscelia
ماکروسلیا یک زیرنژاد از پستانداران کوچک حشره‌خوار هستند که اغلب در آفریقا زندگی می‌کنند.
macroscelides
ماکروسلیدیس یک جنس از پستانداران حشره‌خوار است که شامل چندین گونه جوجه‌تیغی فیل می‌شود.
macroscian
ماکروسیان به موجوداتی اطلاق می‌شود که نسبت‌های بدنی آنها به‌طور غیرمعمولی بزرگ است.
macroscopical
ماکروسکوپیک به مشاهدات و تحلیل‌هایی اطلاق می‌شود که با چشم غیرمسلح انجام می‌شود.
macroscopically
ماکروسکوپیک در مورد ویژگی‌ها یا مشاهدات مربوط به مشاهدات بصری بدون ابزار خاص به کار می‌رود.
macrosegment
ماکروsegment به یک بخش بزرگ و قابل توجه از یک کل بزرگتر اشاره دارد.
macroseism
ماکروseism به یک زمین‌لرزه بزرگ که تأثیرات آن در نواحی وسیع حس می‌شود، اشاره دارد.
macroseismic
ماکروseismic به اطلاعات و تحلیل‌های مرتبط با زمین‌لرزه‌های بزرگ اطلاق می‌شود.
macroseismograph
ماکروseismograph ابزاری است که برای ثبت و اندازه‌گیری حرکات بزرگ زمین به کار می‌رود.
macrosepalous
ماکروsepalous به نوعی گیاه اشاره دارد که دارای کاسه‌گل‌های بزرگ و چشمگیر است.
macroseptum
ماکروseptum به یک دیواره یا تقسیم بزرگ در داخل ساختارها اشاره دارد.
macrosymbiont
ماکروسیبیونت موجودی است که در یک رابطه همزیستی نزدیک با موجود دیگری قرار دارد.
macrosmatic
ماکروسماتیک به موجوداتی اطلاق می‌شود که حس بویایی قوی و توسعه‌یافته‌ای دارند.
macrosomatia
ماکروسوماتیا به وضعیتی اطلاق می‌شود که فرد یا موجودی دارای اندازه بدن بسیار بزرگ باشد.
macrosomatous
ماکروسوماتوس به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که به موجوداتی با بدن بزرگ مربوط می‌شود.
macrosomia
ماکروسومیا به وضعیتی اشاره دارد که در آن نوزادان در هنگام تولد از اندازه متوسط بزرگتر هستند.
macrospecies
ماکروسپیش به گروهی از موجودات اطلاق می‌شود که ویژگی‌های مشترکی دارند و قابلیت تولید مثل با یکدیگر را دارند.
macrosphere
ماکروسفر به معنای محیط وسیع و کلی است که بر مسائل کلان مانند اقتصاد و تغییرات اقلیمی تأثیر دارد.
macrosplanchnic
ماکرو اسپلنکنیک به ساختارها و سیستم‌هایی اشاره دارد که در سطح کلان به عملکرد ارگان‌های بدن کمک می‌کنند.
macrosporange
ماکرو اسپورانژ به ساختارهایی اشاره دارد که هاگ‌ها را در گیاهان تولید و آزاد می‌کنند.
macrosporangium
ماکرو اسپرانژیوم به یک ساختار زیستی اطلاق می‌شود که هاگ‌های بزرگ را تولید می‌کند.
macrospore
ماکرو هاگ به هاگ‌های بزرگ‌تر در گیاهان اطلاق می‌شود که معمولاً به گامتوفیت‌های مؤنث تبدیل می‌شوند.
macrosporic
ماکرو هاگی به فرآیندهای مربوط به تولید و رشد هاگ‌های بزرگ در گیاهان اشاره دارد.
macrosporium
میکرواسپور، نوعی قارچ که معمولاً بر روی گیاهان و محصولات کشاورزی تأثیر منفی می‌گذارد.
macrosporophyl
میکرواسپوروفیل، برگی که در فرآیند تولید مثل گیاهان نقش دارد.
macrosporophyll
میکرواسپوروفیل، قسمتی از گیاه که وظیفه تولید میکرواسپورها را بر عهده دارد.