malvales
مالوالس، رده‌ای از گیاهان گلدار که شامل خانواده‌های متعدد مانند مالواسه و بمباسته می‌شود.
malvasian
مالواسین، ویژگی یا مشخصه‌ای است که به گیاهان متعلق به خانواده مالواسه مرتبط است.
malvasias
مالواسیاس، نوعی شراب شیرین است که از انگور خاصی به نام مالواسیاس تولید می‌شود.
malvastrum
مالواستروم، یک جنس از گیاهان است که به خانواده مالواسه تعلق دارد و شامل گونه‌های مختلفی از گیاهان گل‌دار می‌شود.
malverse
مالورسه، به معنای نسخه‌ای نادرست یا پیچیده از یک موضوع یا مفهوم است.
malvin
مالوین، نامی است که برای برخی از رنگ‌ها و رنگ‌دانه‌ها به کار می‌رود.
malvolition
مالولیشن به معنای داشتن نیت‌های بد یا ناپاک در عمل و رفتار است.
malwa
مالوا، منطقه‌ای در هند است که به خاطر تاریخ و فرهنگ غنی‌اش مشهور است.
mamaloi
مامالویی، نوعی غذای سنتی که عموماً در مجالس و مهمانی‌ها سرو می‌شود و ویژگی‌های خاص خود را دارد.
mamamouchi
ماماموچی، واژه‌ای است که در تئاتر برای توصیف شخصیتی خاص یا نقش بازیگوش به کار می‌رود.
mamamu
مامامو، عبارتی است که والدین برای آرامش دادن به کودک خود به کار می‌برند.
mambu
مامبو، اصطلاحی در رقص که به مدل یا شیوه خاصی از حرکات اشاره دارد.
mameyes
مامایه، میوه‌ای گرمسیری که معمولاً در غذاهای مختلف به کار می‌رود و طعمی شیرین و خاص دارد.
mameliere
ماملیére، ابزاری در هنرها و صنایع دستی که برای طراحی و ساخت به کار می‌رود.
mamelonation
ماملو nation، اصطلاحی برای اشاره به گروهی از مردم با ویژگی‌ها و میراث فرهنگی مشخص است.
mameluco
ماملوکو، لباسی گشاد و راحت که معمولاً در کارهای غیررسمی پوشیده می‌شود.
mamercus
مامرس، اصطلاحی که در متون تاریخی برای اشاره به افراد یا رویدادها استفاده می‌شود.
mamers
مامرس، یک شهرداری در ناحیهٔ فرانسه که دارای تاریخ و فرهنگ خاص خود است.
mamertine
زندان مامرتین، زندانی تاریخی که در دوران باستان در روم استفاده می‌شد.
mamie
مامان، اصطلاحی محبت‌آمیز و گرم برای مادر یا مادربزرگ در زبان‌های مختلف.
mamies
مامیز به معنی مادربزرگ‌ها است و به ویژه به مادر بزرگ‌های مادر اشاره دارد.
mamilius
ماملیوس نامی است که در ادبیات به یک شخصیت پسر در نمایشنامه سلطنتی نسبت داده می‌شود.
mamillate
مامیلات به معنی برآمدگی‌های کوچک و دانه‌دانه در روی یک سطح است.
mamillation
مامیلشن به فرآیند یا ویژگی‌ای اشاره می‌کند که شامل وجود برآمدگی‌های کوچک است.
mamlatdar
ماملاتدار به معنی یک مقام دولتی است که مسئول اداره مناطق و نظارت بر امور محلی می‌باشد.
mamluk
ماملوک نامی است برای سربازان و فرماندهان بسیار خاص در مصر و شام که غالباً از بربرهای قفقازی و ترک تشکیل می‌شد.
mamluks
مملوک‌ها، یک طبقه نظامی و سیاسی در تاریخ مصر و شام که به عنوان برده‌های جنگی آموزش دیده و در نهایت به دولت‌های مستقل تبدیل شدند.
mamlutdar
مملوتدار، عنوانی که به یک مقام محلی در امپراتوری عثمانی اطلاق می‌شود که مسئولیت‌های اداری و مالی را بر عهده داشت.
mammalgia
ممالژی، اصطلاح پزشکی برای توصیف درد در بافت سینه، معمولاً در خانم‌ها.
mammalia
ممالیا، یکی از کلاس‌های جانوری که شامل پستانداران می‌شود و ویژگی‌های خاصی مانند غدد پستانی دارد.
mammalians
پستانداران، گروهی از جانوران که شامل ممالیا و ویژگی‌های خاص مثل مو یا پشم و غدد پستانی می‌باشند.
mammality
ممالیت، ویژگی‌های عمومی که به پستانداران اختصاص دارد و آنها را از سایر گروه‌های جانوری متمایز می‌کند.
mammalogical
مربوط به ممالگوشناسی یا مطالعه پستانداران، این واژه در زمینه‌های علمی و پژوهشی استفاده می‌شود.
mammalogist
یک فرد متخصص در مطالعه پستانداران و رفتار آنها.
mammalogists
جمع ممالگوشناس، افرادی که در زمینه مطالعه پستانداران فعالیت می‌کنند.
mammate
اصطلاحی در زیست‌شناسی که به ویژگی‌های حیوانات پستاندار اشاره دارد.
mammati
اصطلاحی که به جنبه‌های خاصی از ممالت و دنیای پستانداران اشاره دارد.
mammatocumulus
نوعی ابر که به لحاظ ظاهری با ویژگی‌های خاصی از پستانداران مقایسه می‌شود.
mammatus
ابرهای ماماتوس، نوعی ابر هستند که به شکل کیسه‌ای و پف‌دار از آسمان آویزان می‌مانند و نشانه‌ای از آب و هوای طوفانی هستند.
mammea
میوه مامه، میوه‌ای است که از درخت مامه به دست می‌آید و دارای طعمی شیرین و لذیذ است.