marsupiata
مارسوپیاتا، به گروهی از گونه‌ها در دسته‌بندی زیستی اشاری دارد که به ویژگی‌های خاصی در روش تولید مثل اشاره دارد.
marsupiate
مارسوپیته، به مفهوم توسعه ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که مشابه ویژگی‌های موجودات مارسوپیال باشد.
martaban
مارتابان، یک شیشه یا ظرف بزرگ و معمولاً گرد است که برای نگهداری مواد غذایی مانند ترشی‌ها، مرباها و غلات استفاده می‌شود.
martagon
لیلی مارتاگون، نوعی گل است که برای زیبایی و جذابیت در باغ‌ها کاشته می‌شود و معروف به گل‌های بلند و رنگارنگ است.
martagons
مارتاگون‌ها، گلی از خانواده لیلی‌ها هستند که در تنوع و زیبایی در باغ‌ها پرورش داده می‌شوند.
marted
به معنای تلاش و کوشش در انجام یک فعالیت یا وظیفه است.
martel
مارتل، ابزاری است که برای کوبیدن اجسام کوچک مانند میخ‌ها یا چوب‌ها استفاده می‌شود.
martele
مارته‌ل تکنیکی در هنر است که شامل ایجاد بافت‌ روی سطوح، به خصوص فلزات می‌شود.
marteline
یک ابزار مجسمه‌سازی که برای شکل دادن به سنگ استفاده می‌شود.
martellate
فرایندی در کار با فلز که در آن با استفاده از ابزار خاص فلز را شکل می‌دهند.
martellato
بافت یا اثر حاصل از تکنیک خاصی از کار با مواد، به ویژه بتن یا گچ.
martellement
تکنیکی در کنده‌کاری و کار با سنگ که به آن نوعی از ضربات منظم اشاره دارد.
martemper
فرآیند حرارتی در کار با فلز که باعث بهبود کیفیت فلز می‌شود.
marteniko
رقص یا نوعی نمایش سنتی که به یک فرهنگ خاص مربوط می‌شود.
martenot
مارتنو: ساز موسیقی الکتریکی که با استفاده از یک دستکش و حسگر تقویت می‌شود و صداهای خاص تولید می‌کند.
martensitic
مارتنسیتی: نوعی ساختار فولادی که تحت خنک‌سازی سریع و خاص شکل می‌گیرد و باعث افزایش سختی آن می‌شود.
martensitically
به صورت مارتنسیتی: به روش‌هایی اشاره دارد که ساختار مارتنسیتی را در مواد ایجاد می‌کند.
martes
مارتیس: جنس جانوری از خانوادهٔ ریزپستانداران که شامل مارتن‌ها و برخی دیگر از گونه‌ها می‌شود.
martext
مارکست: ابزاری در زمینه ویرایش متن که به کاربران کمک می‌کند تا متون را به روشی ساماندهی شده ایجاد کنند.
martha
مارتا: نامی زنانه که در زبان‌های مختلف و فرهنگ‌های گوناگون کاربرد دارد.
marty
مارتی یک نام خاص است و به فردی اشاره دارد که معمولاً به عنوان یک شخصیت دوست‌داشتنی و دوستانه شناخته می‌شود.
martialed
ترتیب دادن و منسجم کردن افراد یا نیروها به منظور انجام کار خاص.
martialing
به معنای ترتیب دادن و سازماندهی کردن افراد یا ایده‌ها.
martialism
مکتب فکری که بر انضباط و آمادگی جسمانی تأکید دارد.
martialist
فردی که در هنرهای رزمی یا انضباط نظامی آموزش دیده است.
martialists
افرادی که در هنرهای رزمی تخصص دارند و معمولاً به یادگیری و آموزش مشغول هستند.
martiality
نظامی‌گری، به ویژگی‌ها، صفات یا رفتارهای مرتبط با نظامی‌گری یا جنگ اشاره دارد.
martialization
نظامی‌سازی، فرآیند تبدیل یک گروه یا جامعه به یک ساختار نظامی و اتخاذ ویژگی‌های نظامی است.
martialize
نظامی‌سازی، به معنای تحول یا تنظیم یک فعالیت یا برنامه براساس اصول نظامی است.
martialled
نظامی‌شده، به معنای طبق شایستگی یا دستور نظامی جمع‌آوری و ترتیب داده شده‌اند.
martially
به‌طور نظامی، به شیوه یا رفتار مرتبط با نظامی‌گری اشاره دارد.
martialling
نظامی‌سازی، به معنای ساماندهی و جمع‌آوری منابع یا تلاش‌ها به‌صورت منظم است.
martialness
ویژگی یا حالت مرتبط با جنگ یا نظامیگری.
martials
افرادی که در هنرهای رزمی تخصص دارند.
martiloge
تاریخ‌نگاری یا توصیف نبردها.
martyn
نام شخص یا یک شخصیت خاص.
martineta
رقص یا سنت خاص مربوط به فرهنگ اسپانیایی.
martinetish
شخصی که در رفتار یا رویه‌های خود سخت‌گیر و انضباطی است.
martinetishness
سخت‌گیری، اطاعت بدون‌چون‌وچرا از قوانین و مقررات، به ویژه در رفتاری نظامی یا منظم.
martinetism
سخت‌گیری و اطاعت از دستورات به صورت کاملاً نظام‌مند و سختگیرانه، به ویژه در سازمان‌ها.