big media
رسانههای بزرگ، به شرکتها یا سازمانهایی اطلاق میشود که به انتشار اخبار و اطلاعات در سطح وسیع میپردازند.
big mob
جمعیت یا گروه بزرگ از افراد که به دلیل یک موضوع مشترک گرد هم آمدهاند.
big money
مقدار زیادی از پول که معمولاً برای خرید چیزهای گرانقیمت استفاده میشود.
big mouth
شخصی که در مورد مسائل خصوصی یا اسرار دیگران صحبت میکند.
big name
شخص یا شرکتی که شهرت و اعتبار زیادی در یک حوزه خاص دارد.
big-note
یادداشتی با محتوای مهم که معمولاً نیاز به توجه ویژه دارد.
big noter
شخصی که در سخنرانی و بیان ایدههای خود توانایی بالایی دارد و معمولاً توجه زیادی را جلب میکند.
big o
نوتیشن بیگ او، روشی برای بیان پیچیدگی زمانی و فضایی الگوریتمها در نظریه محاسبات است.
bigot
شخصی که به شدت در برابر دیدگاهها یا گروههای مختلف مقاومت میکند و از پذیرش آنها خودداری میکند.
bigoted
به معنای داشتن عقاید یا نظرات محدود و غیر قابل انعطاف، معمولاً در مورد مسائل اجتماعی یا سیاسی.
bigotry
تعصب به معنای عقاید قوی و غیرمنصفانه نسبت به یک گروه خاص، به ویژه در زمینه نژاد یا مذهب.
big pharma
به گروهی از شرکتهای بزرگ داروسازی اشاره دارد که در تولید و فروش دارو فعالیت میکنند.
bigram
در زبانشناسی، بیگرام به جفتی از کلمات اشاره دارد که بهطور متوالی در یک متن ظاهر میشوند.
big rip
بزرگ پاره نظریهای در astrophysics است که بر اساس آن، جهان به دلیل تسلط بر انرژی تاریک به طور ناگهانی گسترش پیدا میکند و همه چیز را از هم جدا میکند.
big science
علم بزرگ به پژوهشهای علمی بزرگ و ملی اشاره دارد که معمولاً شامل همکاریهای بینالمللی و هزینههای بالا هستند.
big society
جامعه بزرگ به یک مفهوم اجتماعی اشاره دارد که تلاش میکند مشارکت مردم در زندگی اجتماعی را افزایش دهد.
big spender
خرجکننده بزرگ به فردی اطلاق میشود که در خرید کالاها و خدمات گران قیمت زیادهروی میکند.
big spit
تف بزرگ به عمل تف انداختن به صورت اغراقآمیز یا نمایشی اشاره دارد.
big stick
چوب بزرگ، اشاره به سیاستی است که در آن قدرت نظامی یا تهدید به کار گرفته میشود تا به هدفهای مخصوص سیاسی برسند.
big sticks
چوبهای بزرگ، به ابزارهایی که برای وارد کردن قدرت یا تهدید استفاده میشود اشاره دارد.
big stoush
دعوا یا جدال بزرگ، به نزاع یا مشکلات برجسته و گاه خشونتآمیز بین افراد یا گروهها اشاره دارد.
big sunday
یکشنبه بزرگ، به رویدادها یا فعالیتهای با اهمیت در روز یکشنبه اشاره دارد.
big tent
چادر بزرگ، به فضایی اشاره دارد که شامل ایدهها و دیدگاههای مختلف میشود و افراد مختلف را به هم میآورد.
big time
زمان بزرگ، به موفقیتهای برجسته و مهم اشاره دارد که تأثیر زیادی دارد.
big toe
انگشت بزرگ پا، انگشت اول در پا، که نقش مهمی در تعادل و راه رفتن ایفا میکند.
big top
چادر بزرگ، به خصوص در سیرک، جایی که نمایش ها در آن برگزار میشود.
big tree
درخت بزرگ، درختی به ابعاد و ارتفاع زیاد که میتواند سایه و پناهگاه را فراهم کند.
biguanide
بیگوانید، یک ترکیب شیمیایی که بهطور عمده در درمان دیابت استفاده میشود.
big wet
مرطوب بزرگ، به معنی وضعیت یا سطحی که به شدت خیس است.
big wheel
چرخ بزرگ، سوارشی تفریحی که معمولاً در پارکهای تفریحی وجود دارد.
bigwig
شخصی با قدرت یا مقام بالا، معمولاً در یک سازمان یا صنعت.
big with child
حالت بارداری یک زن که در آن شکم او به وضوح بزرگ شده است.
bih
یک اصطلاح یا واژه خاص که ممکن است در زمینههای مختلف استفاده شود.
bihari
مربوط به منطقه بیهار در هند یا به مردم آن منطقه.
bihon
نوعی نودل بر پایه برنج، معمولاً در غذاهای آسیای جنوب شرقی استفاده میشود.
bijection
یک نوع تابع در ریاضیات که هر عنصر مجموعه ورودی را با یک عنصر منحصر به فرد از مجموعه خروجی جفت میکند.
bijou
بیژو، به معنای اشیاء و جواهرات کوچک و زیبا است که معمولاً از ارزش هنری بالایی برخوردارند.
bijouterie
بیژوتری، به معنای فروشگاه یا کارگاه جواهرسازی است که در آن جواهرات ساخته و فروخته میشود.
bikeable
قابل دوچرخهسواری، به معنای مناسب بودن یک مسیر برای دوچرخهسواران است.
biker
دوچرخهسوار، به معنای فردی است که با دوچرخه در حالت خاص و معمولاً مسابقهای یا تفریحی سفر میکند.