meniscuses
منیسک‌ها، استخوان‌های نازکی هستند که در زانو وجود دارند و به نگهداری و پایداری مفاصل کمک می‌کنند.
menise
منیس، بخشی خاص از آناتومی گیاه که در توصیف ویژگی‌های ساختاری آن استفاده می‌شود.
menison
منیسون، اصطلاحی تاریخی که به یک موضوع خاص اشاره می‌کند.
menisperm
منیسپرم، جنسی از گیاهان است که به دلیل خواص درمانی‌اش شناخته می‌شود.
menispermaceae
منیسپرماسه، خانواده‌ای از گیاهان است که با ویژگی‌های خاصی شناخته می‌شود.
menispermaceous
منیسپرماسه، ویژگی‌هایی است که به گیاهان خاصی که در خانواده منیسپرماسه قرار دارند مربوط می‌شود.
menispermin
منیسرمین، یک ترکیب شیمیایی است که معمولاً در برخی گیاهان دارویی یافت می‌شود و ممکن است خواص دارویی داشته باشد.
menispermine
منیسرپمین، ترکیبی است که در برخی از گیاهان یافت می‌شود و به دلیل خواص درمانی احتمالی‌اش شناخته می‌شود.
menispermum
منیسرپوم، جنسی از گیاهان است که دارای خواص دارویی مختلف می‌باشند و در طب سنتی کاربرد دارند.
meniver
منیور، یک اصطلاح فرهنگی است که به مراسم و شیوه‌های خاص در بعضی از جوامع اشاره دارد.
menkalinan
منی‌کالینان، شخصیتی اسطوره‌ای است که در داستان‌های محلی و فولکلور جایگاه ویژه‌ای دارد.
menkar
منی‌کار، یکی از ستارگان در صورت فلکی کتیوس است و در تحقیقات نجومی مورد بررسی قرار می‌گیرد.
menkib
منکب، به معنای یک نوع خاص از داستان‌ها یا روایت‌های مربوط به زندگی شخصیت‌های تاریخی.
menkind
بشر، به معنای تمام انسان‌ها به عنوان یک جنس و جامعه واحد.
mennom
منوم، به معنای افرادی که به اعتقادات خاص مذهبی پایبند هستند.
mennon
منون، به معنای دسته‌ای از افراد با شرایط خاص یا مذهبی.
mennonist
منونیت، افرادی هستند که به اصول خاص مذهبی منونیت پایبندند.
mennuet
منوی، نوعی رقص که در دوره‌های خاص تاریخی رواج داشته است.
menobranchidae
منوبرانچاید، خانواده‌ای از سمندرهای آبی که دارای ویژگی‌هایی خاص هستند و در آب زندگی می‌کنند.
menobranchus
منوبرانچوس، سرده‌ای است که شامل نوعی سمندر آبی بوده و در تحقیقات علمی به‌کار می‌رود.
menognath
منوگنات، گونه‌ای است که دارای ساختار خاصی در فک خود می‌باشد.
menognathous
منوگناتوس به موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌های خاصی در ساختار دهان هستند.
menologyes
منولوژیز به طبقه‌بندی خاصی از موجودات زنده اطلاق می‌شود که در زیست‌شناسی نیاز به بررسی دارد.
menologium
منولوژیوم، تقویم خاصی است که برای مراسم مذهبی استفاده می‌شود.
menometastasis
منومتابستازیس، انتشار سرطان به بافت‌های مربوط به قاعدگی است، به ویژه در زمینه‌های پزشکی و بهداشتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
menopausic
مربوط به دوره‌ی یائسگی، که در آن قاعدگی متوقف می‌شود و تغییرات هورمونی در بدن رخ می‌دهد.
menophania
منوفانیا به تغییرات احساسی و روحی ناشی از یائسگی اشاره دارد.
menoplania
منوپلانیا به اختلالات یا مشکلات خاص مرتبط با قاعدگی اشاره دارد.
menopoma
منوپوم یک اصطلاح پزشکی نادر است که در تحقیقات به کار می‌رود.
menorhyncha
منورینکا به دسته‌ای از حشرات اطلاق می‌شود که ویژگی‌های خاصی دارند.
menorhynchous
menorhynchous به معنی داشتن یا مرتبط با بینی کوچک و باریک، اغلب در توصیف گونه‌های خاص ماهی‌ها استفاده می‌شود.
menorrhagy
menorrhagy به معنی خونریزی قاعدگی شدید است که ممکن است به دلیل شرایط پزشکی مختلف رخ دهد.
menorrhagic
menorrhagic به وصف شرایطی اطلاق می‌شود که خونریزی قاعدگی شدید را توصیف می‌کند.
menorrheic
menorrheic به توصیف قاعدگی طبیعی و منظم اشاره دارد.
menorrhoeic
menorrhoeic به شرایط مربوط به قاعدگی یا سلامت قاعدگی اشاره می‌کند.
menoschesis
menoschesis به عدم توانایی در قاعدگی طبیعی در یک زن اشاره دارد.
menoschetic
منوسکتیک، مربوط به رویکردها یا شیوه‌های درمانی خاص در روانشناسی که تمرکز بر کاهش اضطراب و استرس دارد.
menosepsis
منوسپسیس، عفونت یا التهاب ناشی از ورود باکتری‌ها یا میکروب‌ها به جریان خون، معمولاً پس از جراحی.
menostasia
منوستازی، شرایطی که در آن تغییرات هورمونی در دوران یائسگی باعث مشکلات مرتبط با سلامت می‌شود.
menostasis
منوستازیس، فرآیندهایی که به حفظ تعادل هورمونی و عملکرد طبیعی بدن کمک می‌کند.