mericarp
مرکارپ، نوعی میوه خشک که در زمان رسیدن میشکند و دانههای موجود در آن آزاد میشود.
merice
مرس، واژهای که غالباً در زمینههای علمی و اندازهگیری بهکار میرود.
merychippus
مریچیپوس، جنسی منقرضشده از پستانداران زیندار که در دوران گذشته زندگی میکردند.
merycism
مریسیسم، اصطلاحی برای توصیف رفتار تغذیهای خاصی در برخی حیوانات بهویژه نشخوارکنندگان.
merycismus
مریسیسموس، اصطلاح علمی در زیستشناسی برای توصیف الگوهای تغذیهای خاص در جوامع حیوانی.
merycoidodon
مریکویدودون، یک پستاندار بزرگ و منقرض شده از دوران باستان که فسیلهای آن در برخی نواحی کشف شده است.
merycoidodontidae
Merycoidodontidae یک خانواده از پستانداران منقرض شده به نام میریکوپوتاموسها است که در شمال امریکا زندگی میکردند و به آنها گونههای مشابه گراز تعلق داشت.
merycopotamidae
Merycopotamidae خانوادهای از پستانداران پیشاتاریخی است که به میریکوپوتامها نسبت داده میشود و در دوران میوسن وجود داشته است.
merycopotamus
Merycopotamus جنسی از پستانداران منقرض شده است که به خانواده Merycopotamidae تعلق دارد و به خاطر اندازه و فرم مشابه با گرازها شناخته میشود.
merida
مریدا شهری تاریخی در مکزیک است که به خاطر معماری استعماری و فرهنگ غنیاش شناخته میشود.
meridie
مریدی به معنای اوج آفتاب یا زمان ظهر به زبان لاتین است و در ادبیات قدیمی مورد استفاده قرار میگیرد.
meridiem
مریدیوم به معنای زمان ظهر به طور خاص در زبان لاتین و در متون قدیمی است.
meridienne
مریدیان، نوعی مبل یا کاناپه است که برای استراحت و استراحت طراحی شده است.
meridion
مریدیون، نام یک نوع رده یا خانواده گیاهان میباشد که خصوصیات خاص خود را دارد.
meridionaceae
مریدیوناسه، یک خانواده از جلبکها که در طبقهبندی زیستی خود دارای ویژگیهای مشخص میباشند.
meridionality
مریدونالیته به خصوصیات یا ویژگیهای جغرافیایی با گرایشی به سوی نیمکره جنوبی اشاره دارد.
meridionally
مریدونالی به معنای روایت یا توزیع چیزها به سمت نیمکره جنوبی در زمینشناسی یا دیگر زمینهها است.
meril
مرل، اصطلاحی در گیاهشناسی که به نوع خاصی از گیاهان اشاره دارد.
meringued
مرنگشده به دسر یا شیرینیای اطلاق میشود که روی آن با سفیده تخممرغ و شکر پوشیده شده و به حالت فرم گرفته است.
meringuing
مرنگ زدن عملی است که در آن سفیده تخممرغ و شکر را با هم ترکیب کرده و به حالت فرم دار در میآورید.
meriones
مرینوسها نوعی پستاندار کوچک هستند که به طور عمده در نواحی خشک و بیابانی زندگی میکنند.
meriquinoid
مرکیوید یک نوع ترکیب شیمیایی است که شباهتهایی به گروههای دیگر از جمله کینونها دارد.
meriquinoidal
مرکیویدالی به ترکیبات شیمیایی اطلاق میشود که ویژگیهای منحصر به فردی مشابه مرکیویدها دارند.
meriquinone
مرکیوینون یک ترکیب شیمیایی است که در فرآیندهای شیمیایی مختلف کاربرد دارد.
meriquinonic
نوعی ترکیب شیمیایی که در آن گروههای خاصی از اتمها وجود دارند.
meriquinonoid
ترکیب شیمیایی شبیه به مریکوئینون، معمولاً در ساختارهای زنجیرهای یافت میشود.
merises
مرایسس به وضعیت یا جنبههای خاص دادهها یا اطلاعات اشاره دارد.
merisis
مرایسس به مفهوم یا معنا و درک متن اشاره دارد.
merism
استفاده از دو یا چند عنصر متضاد برای اشاره به یک کل.
merismatic
به رویکردهایی اطلاق میشود که بر اساس مریکس ایجاد شدهاند.
merismoid
مریسموئید به ساختار یا ویژگیهایی در گیاهان اشاره دارد که به نوعی از تقسیم سلولی خاص مربوط میشود.
merist
مریست به ناحیهای از گیاهان اطلاق میشود که در آن تقسیم سلولی و رشد گیاه انجام میگیرد.
meristele
مریسته به مجموعهای از بافتهای گیاهی اطلاق میشود که شامل عروق چوب و بادوام است.
meristelic
مریستلیک به ویژگیها و چیدمان بافتهای مریست در گیاهان اشاره دارد.
meristematically
مریستوماتیک به تقسیم سلولی در نواحی مریستمی اشاره دارد که منجر به رشد جدید میشود.
meristic
مریستیک به یک علم یا رشته از زیستشناسی اشاره دارد که به شمارش بخشها و ویژگیهای مختلف موجودات زنده میپردازد.
meristically
مریک استیک به معنای دستهبندی و مشخص کردن موجودات زنده بر اساس تعداد و نوع اعضای مشخص آنها است.
meristogenous
مریک استوژن به بافتهایی اطلاق میشود که قادر به تولید بافتهای جدید در گیاهان هستند.
meritable
شایسته به معنای لیاقت یا ارزش برای اعطای پاداش و تقدیر است.
meritedly
بهطور شایسته به معنای کسب یا دریافت چیزی به خاطر لیاقت و شایستگی است.