metastrophe
متاستروف، نوعی ادبیات که در آن ساختار جملات به گونهای تغییر میکند که بر تأثیر عاطفی آنها افزوده شود.
metatarsusi
متاتارسوس، به استخوانهای بلند موجود در میان مچ پا و انگشتان پا گفته میشود که در حرکت و تعادل کمک میکنند.
metatatic
متاستاتیک، به وضعیتی اطلاق میشود که سرطان از محل اصلی خود به نواحی دیگر از بدن گسترش مییابد.
metatatical
متا-تاکتیکال، به نوعی استراتژی یا رویکرد در فهم و تحلیل که بالاتر از جزئیات قرار میگیرد.
metatatically
به شکل متا-تاکتیکال انجام دادن یا بودن، به نوعی استدلال یا توضیح که جنبههای عمیقتر را دربر میگیرد.
metataxic
متاتاکسیک، به اقداماتی گفته میشود که به طور بالقوه مضر برای محیطزیست یا سلامت انسانی هستند.
metathalamus
متاتالاموس، بخشی از مغز است که شامل دو ساختار کلیدی به نامهای لانتیکولار و مزیوتیک میباشد و در پردازش اطلاعات حسی نقش دارد.
metatheory
متالنظر، نظری است که سایر نظریهها را تجزیه و تحلیل و ارزیابی میکند و سعی دارد به فهم بهتر اصول و روشها در این نظریهها کمک کند.
metathesize
متاتزیس، فرآیند تغییر و جابجایی حروف یا صداها در واژهها به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه است.
metathetical
متاکتی، به معنای جابجایی یا ترتیبدهی مجدد اجزا و عناصر است، بهویژه در زبانشناسی و تحلیل ساختاری.
metatitanate
متاتیتانات، ترکیباتی هستند که شامل تیتانیوم و مواد دیگر میباشند و در صنایع مختلف از جمله سرامیکها به کار میروند.
metatitanic
اسید متاتیتانیک، ترکیبی است که در شیمی مورد استفاده قرار میگیرد و دارای ساختار خاص خود میباشد.
metatrophy
متاتروفی به معنای تغییر در ساختار یا ویژگیهای بافت یا اندام است، بدون اینکه فرم کلی آن تغییر کند.
metavariable
متا متغیر، نوعی متغیر است که به متغیرهای دیگر اشاره میکند و معمولاً در زمینههای برنامهنویسی و زبانهای علامتگذاری مورد استفاده قرار میگیرد.
metavauxite
متاواکسیت یک ماده معدنی است که از لحاظ ترکیبی و ساختاری ویژگیهای خاصی دارد و در geology مورد توجه قرار میگیرد.