microdensitometric
میکرودنسیتومتریک به روش‌هایی اطلاق می‌شود که برای اندازه‌گیری چگالی در مواد نازک به کار می‌روند.
microdentism
میکرودنتیسم، شرایطی است که در آن دندان‌ها نسبت به اندازه نرمال کوچک‌تر هستند.
microdentous
میکرو دندانه‌دار، توصیف یک سطح یا ماده با دندانه‌های بسیار ریز که معمولاً در علوم و تکنولوژی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
microdetection
میکرو شناسایی، فرایند یا تکنولوژی‌ای که قادر است اجسام یا ذرات بسیار کوچک را شناسایی کند.
microdetector
میکرو شناسنده، دستگاهی که می‌تواند ذرات ریز یا آلاینده‌ها را شناسایی کند.
microdetermination
میکرو مشخص‌سازی، فرایند تعیین دقیق مقدار یا ویژگی‌های اجسام یا مواد در اندازه‌های بسیار کوچک.
microdiactine
میکرو دایکتین، نوعی الیاف یا ماده خاص که در صنعت نساجی و دیگر کاربردهای فناوری مورد استفاده قرار می‌گیرد.
microdimensions
ابعاد میکرو، اندازه‌ها و مقیاس‌های بسیار کوچک که در علوم مختلف و فناوری‌های پیشرفته مورد مطالعه قرار می‌گیرند.
microdyne
میکرو دین، واحد اندازه‌گیری بسیار کوچکی برای نیرو که معادل یک میلیونیم دین است.
microdissection
میکرو دیسکشن، فرآیند جدا کردن ساختارهای بسیار کوچک، معمولاً سلول‌ها، برای مطالعه دقیق‌تر است.
microdistillation
میکرودستلاسیون، پروسه‌ای که برای جداسازی مایعات در مقیاس میکرو مورد استفاده قرار می‌گیرد.
microdont
میکرودنت به دندانی گفته می‌شود که اندازه‌اش نسبت به دیگر دندان‌ها کوچک‌تر است.
microdonty
میکرودنتی به وضعیت یا ویژگی داشتن دندان‌های کوچک‌تر از حد طبیعی اشاره دارد.
microdontia
میکرودنتیا یک وضعیت دندانی است که در آن دندان‌ها کوچکتر از اندازه نرمال هستند.
microdontic
میکرو دنتیک، شرایطی است که اندازه دندان‌ها کوچک‌تر از حد نرمال است.
microdontism
میکرو دنتیسم، حالتی است که در آن اندازه دندان‌ها کمتر از حد متوسط است.
microdontous
میکرو دنتوس به دندانی با اندازه کوچکتر از اندازه متوسط اشاره می‌کند.
microdrawing
میکرو دراوینگ به نقاشی‌های کوچک و با جزئیات زیاد اطلاق می‌شود.
microdrili
میکرو دریلی به ابزارهای حفاری کوچک برای کارهای دقیق اطلاق می‌شود.
microdrive
میکرو درایو یک دستگاه ذخیره‌سازی کوچک و جمع‌و‌جور است.
microelectrode
میکروالکترود، الکترود کوچک با اندازه میکرو است که در مطالعه سیگنال‌های الکتریکی و فعالیت‌های بیولوژیکی به کار می‌رود.
microelectrolysis
میکروالکترولیز، فرآیندی است که با استفاده از الکتریسیته برای تجزیه مواد در مقیاس میکرو به کار می‌رود.
microelectronic
میکروالکترونیک، شاخه‌ای از الکترونیک است که مربوط به طراحی و ساخت مدارها و دستگاه‌های الکترونیکی با ابعاد بسیار کوچک می‌باشد.
microelectronically
میکروالکترونیکی، مربوط به کاربرد میکروالکترونیک در طراحی و ساخت دستگاه‌ها و مدارها است.
microelectrophoresis
میکروالکتروفورز، روش جداسازی مولکول‌ها با استفاده از میدان الکتریکی در مقیاس میکرو است.
microelectrophoretic
میکروالکتروفورتیک، مربوط به روش‌های جداسازی بر اساس میکروالکتروفورز است.
microelectrophoretical
میکروالکتروفورتی، تکنیکی برای جداسازی ذرات ریز با استفاده از میدان الکتریکی است.
microelectrophoretically
به صورت میکروالکتروفورتی، به روشی اشاره دارد که در آن ذرات ریز با استفاده از میدان‌های الکتریکی جدا می‌شوند.
microelectroscope
میکرو الکتروسکوپ، دستگاهی است که برای بزرگنمایی اشیاء ریز به کار می‌رود.
microelement
ریز عنصر، عنصر شیمیایی ضروری که به مقادیر کم برای موجودات زنده نیاز است.
microencapsulate
میکروکپسوله کردن، فرآیندی است که در آن مواد درون یک پوشش ریز قرار می‌گیرند.
microencapsulation
میکروکپسولاسیون، فرآیند پوشاندن مواد در پوشش‌های ریز برای محافظت و کنترل آزادسازی آن‌ها است.
microenvironmental
عوامل و شرایطی که در محیط نزدیک به یک موجود زنده یا یک سیستم قرار دارند و تأثیر مستقیمی بر روی آن دارند.
microerg
واحدی از انرژی که برابر با یک میلیونیم ارگ است.
microestimation
برآورد دقیق و کوچک از داده‌ها یا مقادیر که معمولاً در آزمایش‌های علمی استفاده می‌شود.
microeutaxitic
نقوش و ویژگی‌های میکروسکوپی که در سنگ‌ها و تشکیل‌های زمین‌شناسی ظاهر می‌شوند.
microevolutionary
تغییرات تدریجی و کوچک در ویژگی‌های ژنتیکی یک گونه که می‌تواند منجر به تغییرات در طی زمان شود.
microexamination
بررسی دقیق و جزئی یک نمونه، عموماً با استفاده از ابزارهای میکروسکوپی.
microfaunal
میکروفاونا به موجودات میکروسکوپی که در خاک یا محیط‌های آبی زندگی می‌کنند، اشاره دارد.
microfelsite
میکروفلسیت به نوعی سنگ آتش‌فشانی با دانه‌های ریز و ساختار میکروسکوپی اشاره دارد.