miting
میتینگ به جلسه یا گردهمایی اشاره دارد که برای بحث درباره مسائل خاصی برگزار میشود.
mitis
میتیس، به معنی ملایم، لطیف، یا نرم، به کار میرود.
mitises
میتیسز، شکل جمع 'میتیس' است که به شرایط ملایم بیشتری اشاره دارد.
mitogenetic
میتوژنیتیک، به معنای مربوط به ایجاد یا تحریک نمو و رشد سلولی است.
mitogenic
میتوژنتیک، به معنای تحریک رشد سلولها و تقسیم آنها است.
mitogenicity
میتوژنتیسیته، به معنای توانایی تحریک تقسیم سلولی و رشد است.
mitokoromono
میتوکورومونو، به ساختار خاصی از میتوکندری در سلولها اشاره میکند.
mitome
میتوم به مجموعهای از ساختارها در سلولها اشاره دارد که در انرژی و متابولیسم نقش دارند.
mitomycin
میتومایسین دارویی است که برای درمان سرطان و جلوگیری از رشد سلولهای سرطانی مورد استفاده قرار میگیرد.
mitosome
میتوزومها ارگانلهای کوچکی در سلولهای بیهوازی هستند که در فرایندهای متابولیکی شرکت میکنند.
mitotic
میتوتیک به فرایند تقسیم سلولی اشاره دارد که در آن سلولها به دو سلول دختر تقسیم میشوند.
mitotically
به روشی اشاره دارد که در آن تقسیم سلولی از طریق میتوز انجام میشود.
mitra
میترا یک پوشش سر مخصوص است که در مراسمهای مذهبی و تشریفاتی استفاده میشود.
mitraille
میترا، به گلولههای کوچک یا ترکشها اشاره دارد که معمولاً در جنگ استفاده میشود.
mitrailleur
میترائور به فردی اطلاق میشود که تیربار را در جنگ یا عملیات نظامی به کار میبرد.
mitrailleuse
میترائوزه به نوعی تیربار اتوماتیک اطلاق میشود که میتواند آتش مداوم و سریعی ایجاد کند.
mitrate
میترا به معنای تغییر یا اصلاح یک برنامه یا شیء بهمنظور انطباق با شرایط جدید است.
mitreflower
میتریفلاور به نوعی گل اشاره دارد که ویژگیهای خاص و زیبایی دارد.
mitrer
میتر به معنای برش یا شکل دادن به مواد بهویژه چوب در زاویههای خاص است.
mitrewort
میترووت، گیاهی از خانوادهای خاص از گیاهان که در جنگلها رشد میکند و به خاطر برگهایش شناخته میشود.
mitridae
میترید، خانوادهای از حلزونهای دریایی با صدفهای خاص و زیبا.
mitriform
شکل میتریفورم، شکلی شبیه به کلاهخود که در معماری و طراحی به کار میرود.
mitsukurina
میتسukورینا، جنسی از کپورماهیان که در اعماق دریا زندگی میکنند و به دلیل ویژگیهای خاصشان مورد توجهاند.
mitsukurinidae
میتسukورینید، خانوادهای از کپورماهیان عمیق که تنوع بالایی دارند.
mitsumata
میتسوماتا، درختچهای که در تهیه کاغذهای با کیفیت به کار میرود و دارای الیافی محکم است.
mitsvah
میتسوا، یک عمل دینی در یهودیت که به معنای فرمان است و به ویژه به مراسم جشن مربوط به سن بلوغ اشاره دارد.
mitsvahs
میتسواها، جمع میتسوا، که به اعمال دینی و جشنهای بلوغ در دین یهود اشاره دارد.
mitsvoth
میتسواها، جمع مطلع از میتسوا، مجموعهای از قوانین و دستورات در دین یهود است.
mittatur
میتاتور، پوشاک و لباسی سنتی در یهودیت که به طور خاص در مراسم مذهبی مورد استفاده قرار میگیرد.
mittelhand
میتل هند، به معنای دست میانه در زبان آلمانی، که در بعضی زمینهها محتوای خاصی دارد.
mittelmeer
دریای مدیترانه، دریایی در اروپا که بین سه قاره واقع شده و فرهنگهای مختلف را دربر میگیرد.
mittened
خود را به وسیله میتنی یا دستکش میتنی پوشانده است و مربوط به بهرهگیری از نوع خاصی از دستکش است که انگشتان را در یک بخش قرار میدهد.
mittenlike
شبیه به میتنی است و معمولاً به ویژگیهایی اشاره دارد که مانند میتنی عمل میکند یا احساس گرما و راحتی مشابه دستکشهای میتنی را دارد.
mittent
به نوع خاصی از دستکش اشاره دارد که انگشتان را در یک فضای واحد نگه میدارد.
mitty
به تخیلات و تصورات عجیب و غریب اشاره دارد که اغلب کمی غیرواقعی هستند.
mittle
به قسمتی از زمین اشاره دارد که در وسط قرار دارد.
mitu
به قسمت احساسی یا معنایی در داستانهای اساطیری اشاره دارد.
mitua
میتوا، یک واژه فرهنگی که به مفهوم خاصی در یک زمینه اشاره میکند.
mitvoth
میتووت، اعمال و احکامی که در دین یهود رعایت میشوند.
mitzvahs
میتسوه، عمل نیک یا فرمانی در دین یهود که انجام آن توصیهشده است.