niklesite
نیکلسیت یک ماده معدنی باارزش است که معمولاً در شرایط خاص جیوتکنیکی تشکیل می‌شود.
nikolai
نیکولای یک نام مردانه است که در بسیاری از کشورها، به ویژه در روسیه، شناخته شده و محبوب است.
nikon
نیکون، یک برند معروف ژاپنی برای تولید دوربین و تجهیزات عکاسی.
nylast
نیلاست، یک نوع پلاستیک مهندسی با استحکام و دوام بالا.
nile
رود نیل، رودخانه‌ای در شمال شرقی آفریقا که از کشورهای مختلف عبور می‌کند.
nilgau
نیلگو، نوعی گونه آنتلوپ بزرگ که در جنگل‌های هند و نپال زندگی می‌کند.
nylgau
نیلگاو، به نوعی آنتلوپ اشاره دارد که محیط زندگی آن علفزارهاست.
nilgaus
نیلگاوس، نام جمعی از آنتلوپ‌های بزرگ نشانه‌گذاری شده که به زندگی اجتماعی معروف‌اند.
nilghai
نیلگای، نوعی حیوان نشسته و بزرگ شبیه بز و بمالی آن است که در مناطق خاصی از هند و نواحی اطراف آن زندگی می‌کند.
nylghai
نیلگای، یک نوع آنتلوپ بومی هند است که به خاطر رنگ و توانایی‌های حرکتی‌اش شناخته می‌شود.
nilghais
نیلگای‌ها، نوعی آنتلوپ بزرگ و کلاسیکند که در زیستگاه‌های مختلف جمعی زندگی می‌کنند.
nylghais
نیلگای‌ها، همانند نیلگای، نوعی آنتلوپ بومی هند هستند که در گروه‌ها زندگی می‌کنند.
nilghau
نیلگاو، عبارتی برای اشاره به گونه‌های آنتلوپ مشابه است که در مناطق خاصی یافت می‌شوند.
nylghau
نیلگاو، نوعی آنتلوپ که در مناطق مختلفی زندگی می‌کند و در برخی فرهنگ‌ها به آن اشاره می‌شود.
nilghaus
نیلگاو، نوعی از گاو وحشی است که به طور خاص در هند و نپال یافت می‌شود و به خاطر زیبایی و رنگ خاص پوستش شناخته می‌شود.
nylghaus
نیلگاو به عنوان یک جانور حیات وحش و معمولاً در دل طبیعت زیست می‌کند و به دلیل شکل خاصش مورد توجه قرار می‌گیرد.
nill
کلمه «نِل» به معنای هیچ چیز یا نبودن چیزی است. در مخاطرات احساسی می‌تواند به عدم اشتیاق و انگیزه اشاره کند.
nilled
کلمه «نِل» به حالت معنایی می‌آید که به نتیجه نرسیدن یا لغو شدن یک برنامه اشاره دارد.
nilling
فعل «نِل کردن» به معنای لغو یا عدم انجام یک برنامه یا پروژه است که معمولاً به دلایل منطقی انجام می‌شود.
nills
کلمه «نِل» به معنای هیچ چیز یا عدم وجود چیزی در جمع یا مجموعه‌ای خاص است.
nilometric
نیلومتر، ابزاری برای اندازه‌گیری سطح آب در رودخانه نیل، به‌خصوص در زمان سیلاب‌ها.
niloscope
نیلوسکوپ، دستگاهی برای مشاهده و تجزیه و تحلیل ویژگی‌های مختلف نیل.
nilot
نیلوت، یکی از قبائل و گروه‌های قومی بومی در منطقه‌ی نیل.
nilous
نیلوس، ناحیه‌ای که به دلیل وجود نیل ویژگی‌های خاصی دارد.
nimb
نیمب، ابرها یا دور رنگی که معمولاً در اطراف یک منبع نور دیده می‌شود.
nimbated
نیمب‌دار، صفتی برای توصیف موجوداتی که با نوری خاص یا هاله‌ای احاطه شده‌اند.
nimbed
نمدار، به معنی داشتن ابرهای اطراف چیزی به ویژه در آسمان است.
nimbiferous
نمدار، به معنای تولید کننده یا حامل ابر، به ویژه در مورد آب و هوا یا محیط زیست.
nimbification
نمدار شدن، به فرآیند تبدیل شدن جو یا آسمان به وضعیت ابری اطلاق می‌شود.
nimblebrained
چابک‌ذهن، به فردی اطلاق می‌شود که سریع و باهوش است و به راحتی می‌تواند فکر کند و مشکلات را حل کند.
nimblewit
چابک‌ذهن، به معناي فردی که دارای توانایی‌های سریع و دقیق فکری است و می‌تواند به راحتی در مکالمات شرکت کند.
nimbose
نمدار، به ابرهای حجیم و تیره‌ای که ممکن است باران ایجاد کنند، اطلاق می‌شود.
nimbosity
ابهام یا شکل‌گیری ابر، به ویژه در زمینه جو یا آسمان.
nimbused
دارای حاشیه یا صفتی مربوط به ابر، به ویژه در وصف مکان‌ها.
nimieties
بی‌معنایی‌ها یا مواردی که احساس می‌شود بی‌فایده یا سطحی هستند.
nymil
نوعی گیاه با خواص درمانی، معمولاً در طب سنتی به کار می‌رود.
niminy
شیوه‌ای غیرطبیعی و به شدت ظریف یا تصنعی، معمولاً در رفتار یا پوشش.
nimious
دارای فضایی غیررسمی و دوستانه که احساس راحتی می‌کند.
nimkish
ماهی نیمی‌کش، نوعی ماهی نادر که در مناطق دورافتاده زندگی می‌کند و به علت ویژگی‌های خاصش معروف است.
nimmed
نیمی‌کردن، ایجاد استحکام یا اطمینان در یک ساختار، مانند طناب یا چادر برای جلوگیری از جابجایی.