nonascertainable
غیرقابل تعیین، به وضعیت یا اطلاعاتی اشاره دارد که نمی‌توان به وضوح آنها را مشخص یا شناسایی کرد.
nonascertainableness
غیرقابل تعیین بودن، به کیفیت یا وضعیت چیزی اشاره دارد که نمی‌توان به طور دقیق آن را مشخص کرد.
nonascertainably
به طریقی که نتوان به وضوح تعیین کرد، اشاره دارد.
nonascertaining
غیرقابل تعیین، به وضعیتی اشاره دارد که قادر به شناسایی یا تعیین واضح یک موضوع نیست.
nonascertainment
عدم تعیین، حالتی که در آن نمی‌توان به وضوح یا دقیقا نتایج یا اطلاعات خاصی را مشخص کرد.
nonascetic
غیرسختگیرانه، اشاره به سبکی از زندگی که کمبودها و زهد را در بر ندارد و به دنبال لذت و راحتی است.
nonascetical
غیرسختگیرانه در معنویت، رویکردی به زندگی که بر لذت و خوشی تأکید دارد.
nonascetically
به شیوه‌ای غیرسختگیرانه و همراه با لذت و تجمل.
nonasceticism
فلسفه‌ای که فراتر از خودداری و زهد است و بر لذت و خوشبختی تأکید می‌کند.
nonascription
عدم تخصیص، به معنای ندادن اعتبار یا سرزنش به چیزی یا شخصی خاص.
nonaseptic
غیرآسپتیک به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن میکروارگانیسم‌های بیماری‌زا وجود دارند و محافظتی در برابر آنها وجود ندارد.
nonaseptically
به‌گونه‌ای که بدون رعایت اصول آسپتیک باشد.
nonaspersion
عدم برچسب‌زنی یا انتقاد از دیگران.
nonasphalt
به موادی اشاره دارد که از آسفالت ساخته نشده‌اند.
nonaspirate
به صداهایی گفته می‌شود که با تنفس شدید جفت نشده‌اند.
nonaspirated
به صداهایی اطلاق می‌شود که بدون تنفس اضافی تولید شوند.
nonaspirating
غیر دمنده، صدا یا همخوانی است که در هنگام تلفظ آن، هوا به شکل قوی و انفجاری خارج نمی‌شود.
nonaspiratory
غیر دمنده، به شرایطی اشاره دارد که در آن جریان هوا به شکل قوی خارج نمی‌شود، به ویژه در موارد پزشکی.
nonaspiring
غیر خواهان، به افرادی اطلاق می‌شود که تمایلی به پیشرفت یا تلاش برای بهبود وضعیت خود ندارند.
nonassault
غیر حمله، به اقداماتی اشاره دارد که شامل آسیب‌رسانی یا حمله به دیگران نمی‌شود.
nonassent
عدم موافقت، به حالتی اشاره دارد که فرد یا گروهی با یک پیشنهاد، طرح یا اقدام موافقت نمی‌کند.
nonassentation
عدم موافقت، به حالتی اشاره دارد که در آن یک نظر یا پیشنهاد مورد پذیرش واقع نمی‌شود.
nonassented
واژه غیرموافق به شرایط یا پیشنهادات اشاره دارد که کسی با آن موافقت نمی‌کند.
nonassenting
این واژه به کمبود موافقت یا عدم پذیرش اشاره دارد.
nonassertion
عدم بیان نظر یا خواسته، که معمولاً به دلیل ترس یا عدم اعتماد به نفس است.
nonassertive
این واژه به عدم قدرت بیان و دفاع از خود اشاره دارد.
nonassertively
به حالتی اشاره دارد که فرد بدون اعتماد به نفس و با احتیاط صحبت می‌کند.
nonassertiveness
وضعیتی که در آن فرد نمی‌تواند به راحتی ایده‌ها یا خواسته‌های خود را بیان کند.
nonassessability
عدم قابلیت ارزیابی به معنای و وضعیت یا چیزهایی است که نمی‌توان آنها را ارزیابی یا سنجش کرد.
nonassessable
غیرقابل ارزیابی به معنای عدم توانایی در ارزیابی، سنجش یا قضاوت است.
nonassessment
عدم ارزیابی به معنای نبود یا عدم وجود یک فرآیند ارزیابی برای بررسی یا سنجش است.
nonassignability
عدم قابلیت واگذاری به معنای عدم توانایی در انتقال حقوق یا وظایف یک قرارداد به شخص دیگری است.
nonassignabilty
عدم قابلیت واگذاری به معنای ویژگی یا وضعیت چیزی است که نمی‌توان آن را به شخص دیگری منتقل کرد.
nonassignable
غیرقابل واگذاری به معنای عدم توانایی در انتقال حقوق یا وظایف به شخص دیگری است.
nonassignably
غیرقابل واگذاری، اشاره به حالتی دارد که یک حق یا وضعیت نمی‌تواند به کسی دیگر منتقل شود.
nonassigned
غیر واگذار شده، به وظایفی اشاره دارد که هنوز به کسی محول نشده‌اند.
nonassignment
عدم واگذاری، به معنی عدم امکان انتقال حقوق و مسئولیت‌ها به دیگری است.
nonassimilability
عدم قابلیت تلفیق، به حالتی اشاره دارد که یک مفهوم یا ایده نمی‌تواند به طور مؤثر در یک سیستم موجود ادغام شود.
nonassimilable
غیرقابل تلفیق، به ویژگی‌هایی اشاره دارد که نمی‌توانند به راحتی در یک فرهنگ یا سیستم جدید گنجانده شوند.
nonassimilating
غیرقابل تلفیق، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن عناصر یا افراد نمی‌توانند با محیط یا جامعه جدید سازگار شوند.