bob and weave
حرکت به جلو و عقب یا بالا و پایین برای فرار از ضربات یا حفظ تعادل.
bobbinet
نوعی پارچه توری که بهخصوص در دوخت و گلدوزی کاربرد دارد.
bobbin lace
لکلک دوختنی نوعی lace است که با استفاده از نخ های پیچ شده در روی bobbins درست می شود.
bobbitt
Worm Bobbitt نوعی دوزیست است که در دریا زندگی می کند و رفتار تهاجمی دارد.
bobbit worm
Worm Bobbitt نوعی دوزیست است که میتواند خود را در اقیانوس استتار کند.
bobble hat
کلاه بافتنی که در بالای آن یک توپ نرم وجود دارد و در فصلهای سرد پوشیده میشود.
bobblehead
عروسکی با سر نوسانی که معمولاً به عنوان یک شیء تزئینی استفاده میشود.
bobby calf
گوسالهای که به عنوان جانشین لاکپشت نزدیک و به طور عمده برای گوشت آن پرورش داده میشود.
bobby-dazzler
بابی-دازلر به معنای چیزی است که به شدت جلب توجه میکند یا بسیار جذاب است.
bobby pin
گیره مو، ابزاری کوچک برای نگهداشتن مو به شکل مرتب و منظم.
bobby socks
جورابهای بابی، نوعی جوراب زنانه که معمولاً بلند و چسبان هستند و به سبک خاصی پوشیده میشوند.
bobby-soxer
بابی-ساکسر، به دختران نوجوانی اطلاق میشود که در دهه 1950 با لباسهای خاص و جالبی شناخته میشدند.
bob for apples
گرفتن سیب از آب، یک بازی سنتی است که در آن افراد سعی میکنند سیب را با دهان خود از آب بگیرند.
bobo
بوبو، به معنای فردی است که در کارها کند و نادان به نظر میرسد.
bobol
بابول، نوعی پرنده با صدای خاص که معمولاً در مناطق مرطوب یافت میشود.
bobolink
بابولینک، پرندهای کوچک و آوازخوان که عمدتاً در مرتعها و دشتها یافت میشود.
bobotie
بابوتی، یک غذای پخته شده با گوشت و ادویهها که معمولاً با برنج سرو میشود.
bobowler
بابوولر، اصطلاحی برای شخصی که در بازی بولینگ مهارت دارد.
bobskate
باباسکیت، نوعی اسکیت مخصوص برای استفاده در یخ که معمولاً بین افراد مبتدی رایج است.
bobsledding
باباسلیدینگ، ورزشی زمستانی است که در آن دو یا چهار نفر در یک sled روی برف و یخ میرانند.
bobsleigh
بوباسلِی یک ورزش زمستانی است که در آن دو یا چهار نفر در یک وسیلهی کوچک و سریع به نام بوباسلِی بر روی یخ میرانند.
bobstay
بوباستی، یک سیم یا طناب است که برای حمایت از تیرک کشتی استفاده میشود.
bobsy-die
عبارهای غیررسمی و محاورهای است که به نوعی به یک تغییر ناگهانی یا غیرمنتظره اشاره دارد.
bob's your uncle
عبارتی است که برای نشان دادن سادگی یا راحتی انجام کاری به کار میرود.
bobtail
بوبتیل، به دم کوتاه و یا کلاً بدون دم اشاره دارد که در برخی از نژادهای حیوانات وجود دارد.
bob weight
وزنی است که در بوباسلِی برای تعیین تعادل و کنترل بر روی سطح یخ استفاده میشود.
bobwhite
قرقاول باب وایت، نوعی پرنده از خانواده قرقاولها که معمولاً در نواحی باز و کشاورزی زندگی میکند.
bocage
بوقاج، نوعی منظره کشاورزی با حصارهای طبیعی که شامل درختان و بوتههاست.
bocce
بازی باچ، یک بازی سنتی ایتالیایی است که در آن توپها به سمت یک توپ کوچکتر پرتاب میشوند.
boccia
بوچیا، ورزشی برای افراد دارای ناتوانی جسمی که نیاز به دقت و استراتژی دارد.
bocconcini
بکانچینی، نوعی پنیر موزارلا کوچک که معمولاً در سالادها و غذاهای ایتالیایی استفاده میشود.
boche
بوش، اصطلاحی قدیمی و توهینآمیز برای اشاره به آلمانیها به ویژه در زمان جنگهای جهانی.
bock
باک، نوعی آبجو قوی و غلیظ است که معمولاً در فصل زمستان نوشیده میشود و اغلب با طعمهای شیرین و کاراملی همراه است.
bockety
بوکتای به معنای ناچیز و ضعیف است و اغلب در توصیف اشیاء یا ساختارهایی که قابلیت شکست یا سقوط دارند استفاده میشود.
bodach
بزرگتر به معنای یک مرد پیر و ممکن است به عنوان اصطلاحی محبتآمیز برای اشاره به پدربزرگها یا مردان مسنتر استفاده شود.
bode's law
قانون باده به یک قانون ریاضی اشاره دارد که فاصله سیارات را از خورشید بر اساس یک الگو نشان میدهد.
bodge
بد یا ناقص انجام دادن کاری به طور غیر حرفهای که ممکن است رضايتبخش نباشد.
bodger
بدجر، کسی که اشیاء چوبی را به صورت دستی میسازد و معمولاً مهارت خاصی در این کار دارد.
bodgie
بدجی، جوانی که معمولاً رفتارهای خاصی دارد و ممکن است به فرهنگ جوانان تعلق داشته باشد.
bodhisattva
بودیساتوا، فردی در بودیسم که برای کمک به دیگران در رسیدن به آگاهی و رهایی عطا میکند و خود تصمیم به نجات دیگران دارد.