oafishness
حالت احمق یا بی‌فکر بودن که ممکن است جالب باشد.
oakberry
نوعی میوه که معمولاً در درختان بلوط یافت می‌شود.
oakboy
پسر بلوط، به پسر جوانی گفته می‌شود که تمایل دارد فعالیت‌های طبیعی و ارتباط با طبیعت را تجربه کند.
oakenshaw
اوکنتش، نام یک روستا است که معمولاً به خصوصیت‌های جغرافیایی و طبیعی آن اشاره دارد.
oakesia
اوکسیه، به گونه‌ای نادر از گیاهان اطلاق می‌شود که به دلیل ویژگی‌های خاص خود ارزشمند است.
oaky
بلوطی، به طعم و مزه‌ای اشاره دارد که از چوب بلوط ناشی می‌شود.
oaklet
بلوط کوچک، به درخت بلوطی اطلاق می‌شود که هنوز در مراحل رشد اولیه قرار دارد.
oaklike
شبیه درخت بلوط، به معنای نشان‌دهنده ویژگی‌های مربوط به درخت بلوط، مانند استحکام.
oakling
بلوط کوچک، به درخت بلوطی گفته می‌شود که هنوز به سن بلوغ نرسیده است.
oakmoss
موس بلوط، نوعی خزه است که معمولاً در جنگل‌ها و درختان بلوط رشد می‌کند و در عطرسازی استفاده می‌شود.
oakmosses
موس‌های بلوط، انواع مختلف خزه‌های مربوط به درختان بلوط که در طبیعت یافت می‌شوند.
oaktongue
زبان بلوط، اصطلاحی که ممکن است برای توصیف نوعی ویژگی یا ساختار خاص درختان بلوط استفاده شود.
oakums
موس‌های بلوط، الیاف درخت بلوط که در تعمیرات و ساخت و ساز به کار می‌روند.
oakweb
اُک‌وب، یک فریم‌ورک برنامه‌نویسی است که برای ساخت وب‌سایت‌ها و برنامه‌های آنلاین استفاده می‌شود.
oakwood
اوک‌وود به جنگلی اطلاق می‌شود که غالباً درختان بلوط در آن وجود دارد.
oannes
اُآنس، یک شخصیت در اساطیر باستانی است که به عنوان آموزگار بشریت شناخته می‌شود.
oarage
علف‌زار به جایی اطلاق می‌شود که در آن قایق‌ها و وسایل آبی ذخیره و نگهداری می‌شوند.
oarcock
علف‌دار به نوعی مرغابی اطلاق می‌شود که نامش برگرفته از شکل ظاهری و صداهایش است.
oarhole
علف‌زاری به سوراخی اطلاق می‌شود که در قایق‌ها برای قرار دادن پاروها تعبیه شده است.
oary
عصا، ابزاری که برای هدایت و حرکت دادن قایق یا کشتی در آب استفاده می‌شود.
oarial
عاریال، اصطلاحی که در زمینه‌های حرکتی و بیومکانیکی به کار می‌رود.
oarialgia
عاریالژیا، به دردهایی که در نتیجه پارو زدن به وجود می‌آید گفته می‌شود.
oaric
عاریک، مربوط به پارو و ویژگی‌های مرتبط با آن در قایق‌ها.
oariocele
اواریوسل، حالتی نادر که به کیستی مرتبط با پارو اشاره دارد.
oariopathy
اواریوپاتی، مجموعه‌ای از اختلالات که بر روی کیفیت و عملکرد پارو زنی تأثیر می‌گذارد.
oariopathic
ااریوپاتیک به نوعی از درمان‌ها اشاره دارد که به ارتباط میان ذهن و بدن در فرآیند بهبودی توجه می‌کند.
oariotomy
ااریوتومی به عمل جراحی اشاره دارد که طی آن کودتان بخشی از بافت آسیب‌دیده حذف می‌شود.
oaritic
ااریستیک به وضعیتی گفته می‌شود که در آن التهاب وجود دارد و می‌تواند علائم مختلفی ایجاد کند.
oaritis
ااریتیس به التهاب در بافت‌های خاص اشاره دارد که می‌تواند درد و ناراحتی ایجاد کند.
oarium
ااریوم به سیستمی در بدن اشاره دارد که در تولید مثل و سلامتی نقش ایفا می‌کند.
oarless
بدون پارو، به توصیف وضعیتی اشاره دارد که در آن قایق یا وسیله‌ای فاقد ابزارهای پارو زنی است.
oarlike
شکل یا ویژگی شبیه به پارو، معمولاً برای توصیف اشیایی که ظاهری کشیده و پهن دارند.
oarlop
نوعی ابزار مرتبط با قایق‌رانی یا شنا که ممکن است به بهبود عملکرد کمک کند.
oarman
شخصی که در قایقرانی یا پاروزنی مهارت دارد.
oarrowheaded
شخصیتی یا شی‌ای که نوکی شبیه تیر دارد، معمولاً اشاره به اشیاء تیز و قوی.
oarsmanship
مهارت و تکنیک‌های مرتبط با قایقرانی یا پاروزنی.
oasal
شیء یا کلمه‌ای که ممکن است به یک مفهوم فرهنگی یا تاریخی خاص اشاره داشته باشد.
oasean
اوآسیان، مربوط به مناطق مشابه با واحه یا محیطی که در آن آب و گیاهان وجود دارد.
oasitic
اوآسی‌تیک، مربوط به ویژگی‌هایی که به واحه‌ها و طبیعت آن‌ها شباهت دارد.
oasthouse
خانه اوآسی، محلی است که شبیه به واحه ساخته شده و معمولاً برای استراحت طراحی شده است.