معنی فارسی paid-up
B2پرداخت شده به معنی عضویت یا تأسیس که هزینه مربوط به آن به طور کامل پرداخت شده است.
Having paid all required fees or dues.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او عضو پرداختشده باشگاه است.
مثال:
He is a paid-up member of the club.
معنی(example):
مطمئن شوید که اشتراک شما قبل از مهلت پرداختشده است.
مثال:
Make sure your subscription is paid-up before the deadline.
معنی فارسی کلمه paid-up
:
پرداخت شده به معنی عضویت یا تأسیس که هزینه مربوط به آن به طور کامل پرداخت شده است.