معنی فارسی paint ball
B1یک بازی جنگی که در آن بازیکنان از توپهای پر شده با رنگ استفاده میکنند تا به یکدیگر شلیک کنند.
A sport in which players eliminate opponents by hitting them with dye-filled capsules shot from air guns.
- NOUN
example
معنی(example):
بچهها زمان عالی را در پارک با بازی توپ رنگی گذراندند.
مثال:
The kids had a great time playing paint ball in the park.
معنی(example):
ما یک مسابقه توپ رنگی برای جشن تولد ترتیب دادیم.
مثال:
We organized a paint ball match for the birthday party.
معنی فارسی کلمه paint ball
:
یک بازی جنگی که در آن بازیکنان از توپهای پر شده با رنگ استفاده میکنند تا به یکدیگر شلیک کنند.