معنی فارسی paint chip
B1تکهای کوچک از رنگ که برای نمایش رنگ استفاده میشود.
A small sample of paint color used for selection purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
من یک تکه رنگ به خانه بردم تا رنگ آن را با مبلمانم مطابقت دهم.
مثال:
I took a paint chip home to match the color with my furniture.
معنی(example):
تکه رنگ سایه دقیقی را نشان میدهد که میخواهم برای دیوارها استفاده کنم.
مثال:
The paint chip shows the exact shade I want for the walls.
معنی فارسی کلمه paint chip
:
تکهای کوچک از رنگ که برای نمایش رنگ استفاده میشود.