معنی فارسی pal.
A2دوست، رفیق، کسی که با او رابطه نزدیک عاطفی یا اجتماعی دارید.
A close friend or companion.
- NOUN
example
معنی(example):
او با یک آغوش گرم به دوستش سلام کرد.
مثال:
He greeted his pal with a warm hug.
معنی(example):
بیایید دوست من را به شام دعوت کنیم.
مثال:
Let's call my pal to join us for dinner.
معنی فارسی کلمه pal.
:
دوست، رفیق، کسی که با او رابطه نزدیک عاطفی یا اجتماعی دارید.