معنی فارسی palaeocrystic
B2پالئوکریستیکی به بافتی اشاره دارد که متعلق به دورههای باستانی زمینشناسی است.
Describing a texture related to ancient crystalline structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت پالئوکریستیکی سنگ بینظیر است.
مثال:
The palaeocrystic texture of the rock is unique.
معنی(example):
ویژگیهای پالئوکریستیکی را زیر میکروسکوپ مشاهده کردیم.
مثال:
We observed the palaeocrystic characteristics under the microscope.
معنی فارسی کلمه palaeocrystic
:
پالئوکریستیکی به بافتی اشاره دارد که متعلق به دورههای باستانی زمینشناسی است.