معنی فارسی palaeoethnobotany

B2

باستان‌شناسی گیاهان، بررسی ارتباطات انسان‌ها با گیاهان در گذشته و تاثیرات آن بر فرهنگ‌ها.

The study of how ancient people used plants, particularly in their diets and cultures.

noun
معنی(noun):

The study of plant remains from archaeological sites.

example
معنی(example):

باستان‌شناسی گیاهان به مطالعه استفاده‌های باستانی انسان‌ها از گیاهان می‌پردازد.

مثال:

Palaeoethnobotany studies ancient plant use by humans.

معنی(example):

از طریق باستان‌شناسی گیاهان، درباره رژیم‌های غذایی باستانی یاد می‌گیریم.

مثال:

Through palaeoethnobotany, we learn about ancient diets.

معنی فارسی کلمه palaeoethnobotany

: معنی palaeoethnobotany به فارسی

باستان‌شناسی گیاهان، بررسی ارتباطات انسان‌ها با گیاهان در گذشته و تاثیرات آن بر فرهنگ‌ها.