معنی فارسی palaeophilist

B1

پالئوفیلیست به فردی اطلاق می‌شود که به جمع‌آوری فسیل‌ها و اشیاء باستانی برای مطالعه تاریخ علاقه‌مند است.

A person who has a love for fossils and studies them.

example
معنی(example):

یک پالئوفیلیست فسیل‌ها را جمع‌آوری می‌کند تا تاریخ را مطالعه کند.

مثال:

A palaeophilist collects fossils to study history.

معنی(example):

بسیاری از پالئوفیلیست‌ها یافته‌های خود را در کنفرانس‌ها به اشتراک می‌گذارند.

مثال:

Many palaeophilists share their finds at conventions.

معنی فارسی کلمه palaeophilist

: معنی palaeophilist به فارسی

پالئوفیلیست به فردی اطلاق می‌شود که به جمع‌آوری فسیل‌ها و اشیاء باستانی برای مطالعه تاریخ علاقه‌مند است.