معنی فارسی palaeotype

B1

پالیوتیپ، نخستین نمونه‌ای است که برای توصیف یک گونهٔ جدید از موجودات زنده استفاده می‌شود و پایه‌ای برای مطالعهٔ بیشتر آن گونه می‌باشد.

The original specimen from which the description of a new species is made, serving as the basis for further study.

example
معنی(example):

پالیوتیپ نمونهٔ اصلی است که برای توصیف یک گونه استفاده می‌شود.

مثال:

The palaeotype is the original specimen used to describe a species.

معنی(example):

در دیرینه‌شناسی، پالیوتیپ‌ها برای طبقه‌بندی فسیل‌ها حیاتی هستند.

مثال:

In paleontology, palaetypes are crucial for classification of fossils.

معنی فارسی کلمه palaeotype

: معنی palaeotype به فارسی

پالیوتیپ، نخستین نمونه‌ای است که برای توصیف یک گونهٔ جدید از موجودات زنده استفاده می‌شود و پایه‌ای برای مطالعهٔ بیشتر آن گونه می‌باشد.