معنی فارسی palaetiologist
C2کسی که به مطالعه تاریخچه علمی و اکولوژیکی موجودات و اکوسیستمها میپردازد.
A specialist in palaetiology, focusing on the historical and ecological study of organisms and ecosystems.
- NOUN
example
معنی(example):
پالئتیولوژیست یافتههای خود را در کنفرانس بینالمللی ارائه داد.
مثال:
The palaetiologist presented their findings at the international conference.
معنی(example):
به عنوان یک پالئتیولوژیست، او در تحلیل سوابق فسیلی تخصص دارد.
مثال:
As a palaetiologist, she specializes in analyzing fossil records.
معنی فارسی کلمه palaetiologist
:
کسی که به مطالعه تاریخچه علمی و اکولوژیکی موجودات و اکوسیستمها میپردازد.