معنی فارسی palaite

B1

پالایت، شیء هنری یا تزئینی که به خاطر طراحی خاص و منحصر به فردش شناخته می‌شود.

An artistic or decorative object known for its unique and distinctive designs.

example
معنی(example):

پالایت به خاطر طرح‌های منحصر به فردش شناخته می‌شود.

مثال:

A palaite is known for its unique designs.

معنی(example):

پالایت در بازارهای باستانی بسیار مورد توجه بود.

مثال:

The palaite was highly sought after in ancient markets.

معنی فارسی کلمه palaite

: معنی palaite به فارسی

پالایت، شیء هنری یا تزئینی که به خاطر طراحی خاص و منحصر به فردش شناخته می‌شود.