معنی فارسی palamae
B1پالمه به نوعی از اشیاء یا مناظری اشاره دارد که زیبایی خاصی دارند.
Refers to objects or scenery that possess a certain beauty.
- NOUN
example
معنی(example):
پالمای به زیبایی نور ماه را منعکس میکرد.
مثال:
The palamae reflected the moonlight beautifully.
معنی(example):
پیادهروی در کنار پالمای مانند قدم زدن در یک خواب بود.
مثال:
Walking by the palamae was like strolling through a dream.
معنی فارسی کلمه palamae
:
پالمه به نوعی از اشیاء یا مناظری اشاره دارد که زیبایی خاصی دارند.