معنی فارسی palatian
B1پالتیان، مربوط به حنجره یا ناحیهی سقف دهان، همچنین میتواند به سبکهای خاص معماری اشاره کند.
Relating to the palate or roof of the mouth, can also refer to specific architectural styles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معماری پالتیان به خاطر زیباییاش معروف است.
مثال:
Palatian architecture is known for its elegance.
معنی(example):
سبک پالتیان تأثیر زیادی بر روی بسیاری از طراحیهای مدرن داشت.
مثال:
The palatian style influenced many modern designs.
معنی فارسی کلمه palatian
:
پالتیان، مربوط به حنجره یا ناحیهی سقف دهان، همچنین میتواند به سبکهای خاص معماری اشاره کند.