معنی فارسی palatinate
C1پالاتینات یک منطقه تاریخی است که معمولاً به یک قلمرو در گذشته اطلاق می‌شود.
A region or territory, especially in historical contexts relating to jurisdictions governed by a count or duke.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
The office or rank of a palatine.
معنی(noun):
A territory ruled by a palatine.
معنی(noun):
A native or inhabitant of such a territory.
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to a palatinate or the Palatinate.
example
معنی(example):
پالاتینات تاریخ غنی دارد که به دوران قرون وسطی برمی‌گردد.
مثال:
The Palatinate has a rich history dating back to medieval times.
معنی(example):
منطقه پالاتینات به خاطر مزارع انگور خود مشهور است.
مثال:
The Palatinate region is famous for its vineyards.
معنی فارسی کلمه palatinate
:
پالاتینات یک منطقه تاریخی است که معمولاً به یک قلمرو در گذشته اطلاق می‌شود.
