معنی فارسی palay
B1ماده خام شلتوک برنج که از زمینهای کشاورزی برداشت میشود.
Unmilled rice or paddy harvested from fields, used in the production of rice.
- NOUN
example
معنی(example):
پالا در زمینهای روستایی برداشت میشود.
مثال:
Palay is harvested from fields across the countryside.
معنی(example):
کشاورزان پالای خود را به بازارهای محلی برای تولید برنج میفروشند.
مثال:
Farmers sell palay to local markets for rice production.
معنی فارسی کلمه palay
:
ماده خام شلتوک برنج که از زمینهای کشاورزی برداشت میشود.