معنی فارسی palayan

B1

به ساختارهای سنتی یا فرهنگی اطلاق می‌شود که در جوامع محلی مشاهده می‌شود.

A term relating to traditional structures or cultural features in local communities.

example
معنی(example):

پالایان یک ویژگی فرهنگی مهم در برخی کشورهای جنوب‌شرق آسیا است.

مثال:

The palayan is an important cultural feature in some Southeast Asian countries.

معنی(example):

آداب و رسوم مربوط به پالایان از نسل‌های گذشته به نسل‌های آینده منتقل می‌شود.

مثال:

Traditions surrounding the palayan are passed down through generations.

معنی فارسی کلمه palayan

: معنی palayan به فارسی

به ساختارهای سنتی یا فرهنگی اطلاق می‌شود که در جوامع محلی مشاهده می‌شود.