معنی فارسی paleentomology
B1پالینتومولوژی به مطالعه حشرات فسیل شده و تاریخچه آنها در زمانهای دور اشاره دارد.
The study of fossilized insects and their historical significance.
- NOUN
example
معنی(example):
پالینتومولوژی به مطالعه حشرات حفظ شده در کهربا و فسیلها میپردازد.
مثال:
Paleentomology studies the insects preserved in amber and fossils.
معنی(example):
از طریق پالینتومولوژی، دانشمندان میتوانند درباره اکوسیستمهای گذشته بیاموزند.
مثال:
Through paleentomology, scientists can learn about past ecosystems.
معنی فارسی کلمه paleentomology
:
پالینتومولوژی به مطالعه حشرات فسیل شده و تاریخچه آنها در زمانهای دور اشاره دارد.