معنی فارسی paleogeographically
B2به شیوهای که مربوط به تحلیل جغرافیایی در زمانهای گذشته باشد.
In a manner relating to the study of past geographical features and configurations.
- ADVERB
example
معنی(example):
سنگها بهطور پالئوجغرافیایی تحت شرایط خاصی تشکیل شدهاند.
مثال:
The rocks were paleogeographically formed under specific conditions.
معنی(example):
از نظر پالئوجغرافیایی، این منطقه روزگاری زیر آب اقیانوس وسیع قرار داشت.
مثال:
Paleogeographically, the region was once covered by a vast ocean.
معنی فارسی کلمه paleogeographically
:
به شیوهای که مربوط به تحلیل جغرافیایی در زمانهای گذشته باشد.