معنی فارسی paleolithist
B1پالهولیتشناس به شخصی اطلاق میشود که در زمینه مطالعه و بررسی ابزارهای سنگی دوره ماقبل تاریخ تخصص دارد.
A person who studies or specializes in the Paleolithic era and its tools.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پالهولیتشناس در ابزارهای سنگی باستانی تخصص دارد.
مثال:
A paleolithist specializes in ancient stone tools.
معنی(example):
پالهولیتشناس آثار باستانی را با دقت بررسی کرد.
مثال:
The paleolithist examined the artifacts carefully.
معنی فارسی کلمه paleolithist
:
پالهولیتشناس به شخصی اطلاق میشود که در زمینه مطالعه و بررسی ابزارهای سنگی دوره ماقبل تاریخ تخصص دارد.