معنی فارسی paleometallic

B2

پالیومتالی، به مواد و اشیاء فلزی باستانی اشاره دارد که در حفاری‌ها و پژوهش‌های باستان‌شناسی یافته می‌شوند.

Referring to ancient metallic objects or materials.

example
معنی(example):

اشیاء پالیومتالی در سایت‌های باستانی پیدا می‌شوند.

مثال:

Paleometallic artifacts are found in ancient sites.

معنی(example):

مطالعهٔ مواد پالیومتالی تکنولوژی باستانی را فاش می‌کند.

مثال:

The study of paleometallic materials reveals ancient technology.

معنی فارسی کلمه paleometallic

: معنی paleometallic به فارسی

پالیومتالی، به مواد و اشیاء فلزی باستانی اشاره دارد که در حفاری‌ها و پژوهش‌های باستان‌شناسی یافته می‌شوند.