معنی فارسی paleontological

B1

پیشینه‌شناسی به کار مُعطوف به مطالعه موجودات و زیستگاه‌های باستانی و بررسی شواهد مربوط به آن‌ها اطلاق می‌شود.

Relating to the branch of science concerned with fossil animals and plants.

example
معنی(example):

مطالعات دیرینه‌شناسی به ما کمک می‌کند تا اشکال زندگی باستانی را درک کنیم.

مثال:

Paleontological studies help us understand ancient life forms.

معنی(example):

مدرک دیرینه‌شناسی برای این تحقیق بسیار مهم بود.

مثال:

The paleontological evidence was crucial for the research.

معنی فارسی کلمه paleontological

: معنی paleontological به فارسی

پیشینه‌شناسی به کار مُعطوف به مطالعه موجودات و زیستگاه‌های باستانی و بررسی شواهد مربوط به آن‌ها اطلاق می‌شود.