معنی فارسی paleoplain
B1پالئوپلین به دشتهای باستانی اطلاق میشود که در دورانهای پیشین تشکیل شدهاند.
An ancient plain that existed in the geological past.
- NOUN
example
معنی(example):
پالئوپلین زمانی یک منظر سرسبز بود.
مثال:
The paleoplain was once a lush landscape.
معنی(example):
زمینشناسان به بررسی پالئوپلینها میپردازند تا درباره محیطهای گذشته اطلاعاتی کسب کنند.
مثال:
Geologists study paleoplains to learn about past environments.
معنی فارسی کلمه paleoplain
:
پالئوپلین به دشتهای باستانی اطلاق میشود که در دورانهای پیشین تشکیل شدهاند.