معنی فارسی palingenic
C1پالینژنیک به معنای مرتبط با تجدید و تولد دوباره است و در بحثهای فلسفی و روحانی مورد استفاده قرار میگیرد.
Related to regeneration or rebirth, often discussed in philosophical and spiritual contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ایدههای پالینژنیک او دیگران را برای تفکر در مورد تجدید الهام بخشید.
مثال:
Her palingenic ideas inspired others to think about renewal.
معنی(example):
او یک رساله پالینژنیک در مورد تغییر شخصی نوشت.
مثال:
He wrote a palingenic treatise on personal transformation.
معنی فارسی کلمه palingenic
:
پالینژنیک به معنای مرتبط با تجدید و تولد دوباره است و در بحثهای فلسفی و روحانی مورد استفاده قرار میگیرد.