معنی فارسی palladium

B2 /pəˈleɪdiəm/

عنصری شیمیایی با نماد Pd، از فلزات گرانبها که کاربردهای صنعتی و زیورآلات دارد.

A chemical element with the symbol Pd, a precious metal used in various industrial applications and jewelry.

noun
معنی(noun):

A safeguard.

example
معنی(example):

پلاتین در کاتالیزورهای خودروها استفاده می‌شود.

مثال:

Palladium is used in catalytic converters for cars.

معنی(example):

جواهرسازی معمولاً از پلاتین به دلیل دوام آن استفاده می‌کند.

مثال:

Jewelry often features palladium for its durability.

معنی فارسی کلمه palladium

: معنی palladium به فارسی

عنصری شیمیایی با نماد Pd، از فلزات گرانبها که کاربردهای صنعتی و زیورآلات دارد.