معنی فارسی pallu

B2 /ˈpaluː/

پالو، بخشی از یک ساری که به عنوان یک قسمت زیبا و تزیینی استفاده می‌شود.

The loose end of a saree that is draped over the shoulder.

noun
معنی(noun):

The usually decorated end of a sari that hangs loose when worn.

example
معنی(example):

او پالو را با ظرافت روی ساری خود انداخت.

مثال:

She draped the pallu of her saree gracefully.

معنی(example):

پالوی لباسش به ظاهر او شکوه می‌بخشید.

مثال:

The pallu of her dress added elegance to her appearance.

معنی فارسی کلمه pallu

: معنی pallu به فارسی

پالو، بخشی از یک ساری که به عنوان یک قسمت زیبا و تزیینی استفاده می‌شود.