معنی فارسی pallwise
B1پالویز، صفتی برای وصف یک رفتار یا شیوه دوستانه و ملاحظهکار.
A term describing a friendly and considerate manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روش دوستانه او همه را در آرامش قرار داد.
مثال:
His pallwise demeanor made everyone feel at ease.
معنی(example):
او در زمانهای سخت به دوستانش مشاوره دوستانه داد.
مثال:
She gave pallwise advice to her friends during tough times.
معنی فارسی کلمه pallwise
:
پالویز، صفتی برای وصف یک رفتار یا شیوه دوستانه و ملاحظهکار.