معنی فارسی palmatiform

B1

شکلی که شبیه به دست با انگشتان باز است.

Shaped like a hand with spread fingers.

example
معنی(example):

شکل کنگره‌دار برگ نظرم را جلب می‌کند.

مثال:

The palmatiform shape of the leaf catches my attention.

معنی(example):

برگ‌های کنگره‌دار را می‌توان در انواع درختان یافت.

مثال:

Palmatiform leaves can be found on various types of trees.

معنی فارسی کلمه palmatiform

: معنی palmatiform به فارسی

شکلی که شبیه به دست با انگشتان باز است.