معنی فارسی palmatiparted

B1

پالماتیپارتد به برگ‌هایی اشاره دارد که به صورت جداشده و به شکل دستان باز شده‌اند.

A botanical term describing leaves that are divided into lobes that radiate from a central point, similar to a hand.

example
معنی(example):

ساختار پالماتیپارتد گل، زیبایی آن را دوچندان می‌کند.

مثال:

The palmatiparted structure of the flower enhances its beauty.

معنی(example):

بسیاری از گیاهان برگ‌های پالماتیپارتد دارند تا نور بیشتری جذب کنند.

مثال:

Many plants exhibit palmatiparted leaves for better light absorption.

معنی فارسی کلمه palmatiparted

: معنی palmatiparted به فارسی

پالماتیپارتد به برگ‌هایی اشاره دارد که به صورت جداشده و به شکل دستان باز شده‌اند.