معنی فارسی palmeries

B1

جمع پالمری. نواحی که درختان نخل در آنها رشد می‌کنند.

Plural of palmery; multiple areas where palm trees grow.

example
معنی(example):

پالمری‌های اطراف ساحل زیبا هستند.

مثال:

The palmeries around the coast are beautiful.

معنی(example):

در این منطقه چندین پالمری وجود دارد.

مثال:

There are several palmeries in the region.

معنی فارسی کلمه palmeries

: معنی palmeries به فارسی

جمع پالمری. نواحی که درختان نخل در آنها رشد می‌کنند.