معنی فارسی palmiform

B2

شکل و ساختار مشابه با آنچه که در درختان نخل وجود دارد.

Resembling the shape of palm leaves.

example
معنی(example):

برگ‌های پالمیفرم شکل خاصی دارند.

مثال:

The palmiform leaves have a distinctive shape.

معنی(example):

بسیاری از گیاهان گرمسیری ویژگی‌های پالمیفرم دارند.

مثال:

Many tropical plants exhibit palmiform characteristics.

معنی فارسی کلمه palmiform

: معنی palmiform به فارسی

شکل و ساختار مشابه با آنچه که در درختان نخل وجود دارد.