معنی فارسی palmister
B1پالمیست، شخصی است که در پرورش و مراقبت از درختان نخل تخصص دارد.
A person skilled in the cultivation and care of palm trees.
- NOUN
example
معنی(example):
پالمیست حرفهای نخلهای باغ را هرس کرد.
مثال:
The palmister expertly pruned the palm trees in the garden.
معنی(example):
به عنوان یک پالمیست ماهر، او میدانست چگونه از گیاهان مراقبت کند.
مثال:
As a skilled palmister, he knew how to care for the plants.
معنی فارسی کلمه palmister
:
پالمیست، شخصی است که در پرورش و مراقبت از درختان نخل تخصص دارد.