معنی فارسی pamperize
B1قدرت یا عمل pamperizing یا فراهم کردن راحتی و توجه کامل.
To indulge with attention, comfort, and care.
- VERB
example
معنی(example):
اسپا هدفش این است که مشتریانش را با درمانهای آرامشبخش pamperize کند.
مثال:
The spa aims to pamperize its clients with relaxing treatments.
معنی(example):
ما میخواهیم در روز خاصتان شما را pamperize کنیم.
مثال:
We want to pamperize you on your special day.
معنی فارسی کلمه pamperize
:
قدرت یا عمل pamperizing یا فراهم کردن راحتی و توجه کامل.