معنی فارسی pamphilius

B1

نوعی کرم یا حشره که در طبیعت وجود دارد و مشخصات خاصی دارد.

A genus of insects known for their distinctive features.

example
معنی(example):

پامفیلیوس به خاطر رنگ‌های روشن و الگوهای منحصربه‌فردش مشهور است.

مثال:

Pamphilius is known for its bright colors and unique patterns.

معنی(example):

کرم‌های پامفیلیوس معمولاً در باغ‌ها یافت می‌شوند.

مثال:

The pamphilius caterpillar is often found in gardens.

معنی فارسی کلمه pamphilius

: معنی pamphilius به فارسی

نوعی کرم یا حشره که در طبیعت وجود دارد و مشخصات خاصی دارد.