معنی فارسی panace
B1یک درمان یا راه حل کلی برای همه مشکلات، به خصوص مشکلات سلامتی.
A remedy or solution for all difficulties or ailments.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پنسی طبیعی میتواند بسیاری از بیماریها را درمان کند.
مثال:
A natural panace can help cure many ailments.
معنی(example):
برخی از مردم معتقدند که خنده یک پنسی برای استرس است.
مثال:
Some people believe that laughter is a panace for stress.
معنی فارسی کلمه panace
:
یک درمان یا راه حل کلی برای همه مشکلات، به خصوص مشکلات سلامتی.