معنی فارسی panadol
B1یک داروی مسکن و ضد درد که معمولاً برای درمان دردهای خفیف و تب استفاده میشود.
A brand of paracetamol used to relieve pain and reduce fever.
- noun
noun
معنی(noun):
Paracetamol; acetaminophen.
example
معنی(example):
او یک پانادول مصرف کرد تا سردردش تسکین یابد.
مثال:
He took a panadol to relieve his headache.
معنی(example):
پانادول یک مسکن محبوب است.
مثال:
Panadol is a popular pain reliever.
معنی فارسی کلمه panadol
:
یک داروی مسکن و ضد درد که معمولاً برای درمان دردهای خفیف و تب استفاده میشود.