معنی فارسی panchayats
B2مراجع محلی مدیریت خودمختار در هند که مسئولیتهای اداری و قضایی دارند.
Local governing bodies in villages in India.
- noun
noun
معنی(noun):
A village council or local government.
example
معنی(example):
پانچایتها ارگانهای خودگردانی محلی در هند هستند.
مثال:
Panchayats are local self-government bodies in India.
معنی(example):
در مناطق روستایی، پانچایتها تصمیمات مهمی برای جامعه میگیرند.
مثال:
In rural areas, panchayats make important decisions for the community.
معنی فارسی کلمه panchayats
:
مراجع محلی مدیریت خودمختار در هند که مسئولیتهای اداری و قضایی دارند.