معنی فارسی pancration
B2پنکراتیون، ورزشی در دوران باستان که شامل تمامی تکنیک‌های جنگی بود.
An ancient Greek sport combining wrestling and boxing with minimal rules.
- NOUN
example
معنی(example):
پنکراتیون در یونان باستان به عنوان یک رقابت بدون قید و شرط محبوب بود.
مثال:
Pancration was popular in ancient Greece as a no-holds-barred competition.
معنی(example):
او تکنیک‌های پنکراتیون را مطالعه کرد تا مهارت‌های مبارزه‌اش را بهبود بخشد.
مثال:
He studied the techniques of pancration to improve his fighting skills.
معنی فارسی کلمه pancration
:
پنکراتیون، ورزشی در دوران باستان که شامل تمامی تکنیک‌های جنگی بود.
